چیزی در من فرو ریخته است . حسی شاید . معنای زندگی شاید . هدفی شاید . نمی دانم . افسرده نیستم . فعالیتهای روزانه سر جایشان هستند . 

بعدازظهر گرم تابستان . باغچه و درختهای سر سبز همسایه . نسیم خنکی می وزد و برگهای درخت مو آرام تکان می خورند . 

رقص برگها در باغ خاطره . 

آدم همیشه دلش شوخی و دلقک بازی نمی خواهد ، آدم همیشه دلش حرفهای الکی نمی خواهد . آدم گاهی دلش سکوت می خواهد و تفکر . گاهی عمیق شدن در معنای زندگی . 

دیروز فیلم رشته خیال رو دیدم . جالب بود . اینکه بعضی آدمها رو باید گاهی در موضع ضعف قرار داد . وقتی در موضع قدرت هستند حالشون خوب نیست و نمیشه باهاشون سر و کله زد

مرگ یک بوسه کوچک است زیر درختان باغ . مثل دوستی که بی هوا از پشت سر چشمهایت را میگیرد .

عشق شاید نفس کشیدن در هوای یار است . نسیمی که به صورت او خورده شاید در دو کوچه بالاتر تو را نوازش کند  . عشق یادی است و خاطره ای . عشق حضور لحظه هاست . وقتی در مغازه ای مشغول خریدن شیر و ماست و پنیر هستی . در ذهنت می گذرد که شاید او هم همینجا شیر و ماست و پنیر خریده باشد . 

عشق باور لحظه های خوش است . کسی که در لحظه لذت برده است از هم صحبتی با تو . 

عشق پیاده رفتن در سایه ی درختهاست در یک بعداظهر گرم تابستانی .  

عشق صدای زنجره هاست در دوردستها .

عشق همه ی اینها هست و نیست . 

عشق چشمهای تو است به وقت سکوت . عشق نگاه تو است به آتش . عشق پرواز پرنده است . عشق سکوت وهم انگیز فاصله هاست . عشق خستگی چشمهای توست . غم زیادی که در صدایت موج می زند . و شعرهایی که دیگر نمی گویی .شعرهایی که دیگر نمی گویی .  

کاش بروم برای همیشه ...

شعرهایی که دیگر نمی گویی ...

چند قدم مانده تا آغوشت؟

عشق ,  ,شاید ,نمی ,تو ,سر ,دیگر نمی ,شعرهایی که ,نمی گویی ,که دیگر ,  عشق

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گل و گیاه ظرافت شرکت پارس اتیلن کیش شرکت فنی و مهندسی سعید آموزگاری ها هیئت متوسلین به حضرت قاسم ابن الحسن(ع) ایران بلیت شماره دانلود نمونه سوالات استخدامی آموزش و پرورش >> که باید بخوانید قلم واندیشه دستــ نوشتـــ طلبِهــ گـــرگانیــ